- گوی انگل
- گوانگله، دکمه که به لباس می دوزند، تکمه
معنی گوی انگل - جستجوی لغت در جدول جو
- گوی انگل
- گوی انگله: دست زوار و حلقه در تو هر دو با یکدیگر چو گوی انگل. (کمال اسماعیل)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تکمه و حلقه ای که بر گریبان پیراهن و جامه دوزند: بر جیب کمال آن مقدس گوی انگله ایست چرخ اطلس. (تحفه العراقین)، حلقه ای که تکمه مذکور در آن رود، نوعی از گره باشد جوز گره، آفتاب